شب قدر
قدر این شب ها را بدانیم.
قدر این شب ها را بدانیم.
اگر به آنان رحم کنیم و گرفتاری ها و مشکلات شان را برطرف سازیم، در طغیان شان لجاجت می ورزند و سرگردان می مانند. (1)
در مسیر هدایت انسان، موانع بسیاری وجود دارد. یکی از این موانع، نفس انسان است. نفس سرکشی که منافع موهومی مانند ریاست، قدرت، ثروت و… را جلوه گر می نماید تا انسان با وجود این که می داند چه رفتاری صحیح است، روش دیگری پیشه سازد. لجاجت، نمودی از این خوی انسانی است که باعث بازماندن شخص از عمل به دانسته هاست. هنگامی که یک دانشمند به حقیقتی دست می یابد، فرمان عقل آن است که به این حقیقت بها دهد؛ اما اگر نگاه او به منافع اش باشد، نه تنها خود به آن عمل نخواهد کرد، بلکه موجب دورشدن پیروان خویش از آن حقیقت خواهد گردید. این گونه است که دراستمراری تاریخی، حق مظلوم، فروگذارشده باقی می ماند و باطل بایاری اهل دانش، حاکم می گردد.
در تاریخ اسلام نیز متاسفانه، این مسئله فراوان دیده می شود. حقایق دینی به دلیل لجاجت، مورد نفی اهل دانش قرار گرفته و اکنون می توان راه به خطا پیمودن پیروان آنان را به وضوح ملاحظه کرد. همراه با شما مواردی از این موضوع اسف بار را مرور می کنیم.
• یکی از مستحبات در اسلام، انگشتر به دست راست کردن است. حال نظر برخی از علمای اهل سنت را بنگرید:
آلوسی، صاحب تفسیر روح البیان می نویسد: انگشتر به دست راست نمودن، صحیح است، اما چون این کار مخصوص اهل بدعت و ظلمت شده است ( = شیعیان )، سنت این گونه خواهد بود که انگشتر در دست چپ قرار داده شود. (2)
عبدالجلیل فرغانی می نویسد: همانا مشروع آن است که انگشتر در دست راست باشد، اما چون رافضیان ( = شیعیان ) این کار را انجام می دهند، ما انگشتر را در دست چپ قرار می دهیم. (3)
• پس از دفن میت، لازم است که روی قبر مسطح باشد، نه مانند کوهان شتر. اکنون نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را ملاحظه فرمائید:
غزالی می گوید: مشروع این است که قبر مسطح باشد، اما چون این کار مخصوص رافضیان ( = شیعیان ) گردیده است، ما تسنیم ( = روی قبر را به مانند پشت شتر یا پشت ماهی قرار دادن ) را انجام می دهیم. (4)
ابوحنیفه و احمد حنبل قائل هستند: تسنیم برتر می باشد چون مسطح کردن روی قبر، نشانه ای برای شیعیان است. (5)
• شیعیان هنگام صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم علیه وآله السلام، این طور می گویند: اللهم صل علی محمد و آل محمد. حال نظر یکی از بزرگ ترین مفسران اهل سنت را ملاحظه کنید:
زمخشری می نویسد: بنابر آیه ی « هو الذی یصلّی علیکم و ملائکته… » (6)، درود و صلوات بر آحاد مسلمانان، جایز است، اما چون روافض ( = شیعیان ) این کار را برای ائمه ی خود انجام می دهند، ما از آن منع می کنیم. (7)
با تاسف فراوان باید گفت، از این گونه موارد، بسیار یافت می شود. عالمان که باید هدایت گر مردمان باشند، صرفا به دلیل این که کاری، نشانه ی شیعیان است، از انجام آن ممانعت به عمل می آورند، گرچه به صراحت اعتراف می کنند که کار صحیح، همان کار شیعیان است. آیا شیعیان به سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم عمل می کنند، یا کسانی که خود را پیرو سنت می دانند و این گونه دربرابر سنت موضع می گیرند؟ آیا بر این رفتار، نامی غیر از لجاجت می توان نهاد؟ در این میان رفتار ما چگونه است، آیا با وجود شناختن حق، لجاجت می نماییم؟ آیا تعصب ما را وادار به موضع گیری های نادرست و حق کشی نکرده است؟ منطق مند کردن رفتار اجتماع، آیا با کنارنهادن تعصب و لجاجت، میسرتر نخواهد بود؟
پی نوشت ها:
1- سوره مومنون، آیه75
2- تفسیر روح البیان، آلوسی، جلد4، صفحه142
3- این عالم، صاحب کتاب «الهدایة» است. برخی از منابع اهل سنت که این مطلب را نقل کرده اند:
الف- الصراط المستقیم، بیاضی، جلد3، صفحه206
ب- شرح المواهب، زرقانی، جلد5، صفحه13
ج- منهاج السنة، ابن تیمیة، جلد2، صفحه143
4- برخی از منابع اهل سنت که ناقل این مطلب هستند:
الف- الوجیز، جلد1، صفحه78
ب- رحمة الامة، در حاشیه ی کتاب المیزان شعرانی، جلد1، صفحه102
5- رحمة الامة فی اختلاف الائمة، صفحه155
6- سوره احزاب، آیه43
7- تفسیر کشاف، زمخشری، جلد3، صفحه558، در تفسیر آیه ی 56 سوره احزاب؛ و فتح الباری فی شرح البخاری، جلد11، صفحه142
منبع: www.sonnat.net
حضرت آيتالله خامنهای:
امروز با دو دشمن، يكی استكبارِ خبيث و ديگر نفسِ درون مواجه هستيم
كه اگر كسی بتواند با رعايت تقوا گام بردارد و تصميم بگيرد،
زمينهی تعالی معنوی و پيشرفت مادی فراهم میشود.
امام خمینی(قدس سره الشریف):
دولت اسلامی است
جمهوری اسلامی است
و مجلس مجلس اسلامی است
و باید اخلاق همه در انتخابات هم
اخلاق اسلامی باشد.
صحیفه نور/ج11/ص 284
خوشا روزی که گرم جنگ بودیم میان رنگ ها بی رنگ بودیم
دل هرکس شهادت راطلب داشت حدیث عشق ومستی رابه لب داشت
خوشا تنهایی شب های سنگر که دل بود و تمنا بود و دلبر
هفته دفاع مقدس گرامی باد
زنده نگه داشتن یادشهداکمترازشهادت نیست(امام خامنه ای حفظه الله)
اما خیلی زود خود را جمع و جور کرد، خب نباشه من از اول هم چشم امیدم به خدا بوده مگر میشود خدا اینقدر بی رحم باشد من 10 سال است لحظه ای از درگاه او رویگردان نبوده ام و همواره دست نیازم فقط و فقط به سوی او و چشم امیدم تنها به سمت او بوده است، مطمئنم خدا به بچه های من نظر میکند.
دلخوشی ام در زندگی فقط این بچه ها هستند
بغض هنوز هم گلویش را می فشارد. «دلخوشی من تو این زندگی فقط این بچه ها هستن. من عاشق بچه ها هستم. لحظه ای بدون اونها نمی تونم سر کنم. تو این سالها هرگز به خودم به تنم و به خستگی هام فکر نکردم، فکر من هر لحظه راحتی و بهبود بچه ها بوده و از این بعد هم چشم امیدم به خداست حتی اگر صد سال طول بکشه».
پرسیدم: بزرگترین آروزتون چیه؟ گفت: «آرزو دارم فقط یک روز حتی یک روز دیگر هم که شده بچه ها را سالم ببینم».
البته در کنار این آرزوی بزرگ نیازهای کوچک و بزرگی است که آنها نیز در سایه کمبودها، رنگ آرزو به خود گرفته است.
می ترسد نکند پای فرزندانش به مشهد نرسد و او همیشه در این حسرت بماند که می توانست شفای فرزندانش را از ضامن آهو بگیرد
مادر اما در کنار همه آرزوهایی که با توکل و امید چشم به راه برآورده شدن آنهاست، دوست دارد فرزندانش را حتی برای یک روز هم که شده به مشهد مقدس و به پابوس علی بن موسی الرضا (ع) ببرد.
حس غریب او در آنجا خفته است، احساس می کند شفای فرزندانش را از امام غریب خواهد گرفت.
اما سفر و هزینه های آن با وجود این بیماری برای مادر هنگفت است اما امیدوار است که روزی از همین روزها خود آقا بطلبد و کسی واسطه خیر برای تدارک این سفر شود.
v>
وقتی شنیدم خانم منتظری، زنی تنها اما استوار، شیرزنانه سه فرزند بیمار خود را زیر پر و بالش گرفته و بدون کمترین خستگی شبانه روز خود را وقف آنها کرده به شدت مشتاق دیدن او و تهیه گزارشی از وضعیت زندگی اش شدم.
یکی از شبهای ماه رمضان به همراه عکاس خبرگزاری راهی منزلش شدیم. درب خانه که گشوده شد، یک دنیا مهربانی و صفا به استقبالمان آمد، گویی خوشبخت ترین انسان دنیا را پیش روی خود داری.
مهدی برادر بزرگتر که مهندس شیمی است و چهار ماه پس از سعید به این بیماری مبتلا شد
شهيد سيد مرتضي آويني
عزيز ما، امام عشق! آنان که معناي ولايت را نمي دانند در کار ما سخت درمانده اند،اما شما خوب مي دانيد که سرچشمه اين تسليم و اطاعت و محبت کجاست، خودتان خوب مي دانيد که چقدر شما را دوست مي داريم و چقدر دلمان مي خواست آن روز که به ديدار شما آییم سر در بغل شما پنهان کنيم و بگرييم ، ما طلعت آن عنايت ازلي را در نگاه شما بازيافتيم. |
مقام معظم رهبری امام خامنه ای درباره وداع با ماه مبارک رمضان می فرماید: «امام سجاد علیه السلام در دعای وداع ماه رمضان، آنچنان از فراق این ماه می نالد که بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: السلام علیک. اینجا سلام، به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شب های نورانی است. خداحافظی با این قطعه بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال، یعنی ماه رمضان است. عزیزان من! این ذخیره تقوا را که در ماه رمضان به دست آوردیم… باید حفظ کنیم، این محصول بسیار ارزشمندی است.
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده نوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.
روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن، ابتداى خوردن و آشاميدن است و نيز گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن است پس از مدتى از نخوردن و نياشاميدن. ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مىنامند و از اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مىشود انسان افطار مىكند يعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مىشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
مواظب باش با گرفتارشدن در بندهای گره خورده خیالات از آن رشته اصلی و قابل اعتمادی که بین تو و خداوند هست، محروم نشوی! در ماه رمضان با بندهای خیال وداع کن اما با رشته بین خود و خدا هرگز وداع نکن. این که در آیات مربوط به ماه رمضان خداوند به پیامبرش"صلوات الله علیه” می فرماید: چون بندگان من از تو درباره ی من سؤال می کنند، من تزدیک هستم(بقره/86).
انسانی که متوجه رشته بین خود و خدا شد، تمام وجودش می شود نگاه به حق، دیگر هیچ رشته دیگری را به رسمیت نمی شناسد. اگر کسی فهمید که بنده است، یعنی بند به خدا است، تمام نگاهش می شود نگاه به حق، چیزی جز حفظ این ارتباط برایش معنی ندارد. در ماه مبارک رمضان، لازم است ما هز چه بیشتر قلب و روح خود را آماده پذیرش انوار آن ماه بگردانیم. حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) در نامه خود به امام حسن(علیه السلام) می فرمایند: محکم ترین و پایدارترین پیوند، پیوند تو با خدا است.
آن کس که خود را همه کاره زندگی خود می داند و خود را به ابزارهای دنیا، اعم از خانه و پول و مقام، متصل می کند، این آدم به پوسیده ترین وسیله بین خود و آن ابزارها متوسل شده است. با چیزهایی همراه و مصاحب شده است که برعکس نفس خودش که پایدار است، ناپایدارند. به گفته حافظ:
نخست موعظه پیر می فروش این است….. که از مصاحب ناجنس احتراز کنید.
مصاحب حقیقی خدا است و از آن جهت هم جنس شما است که شما جلوه ای از روح او هستید، همان روحی که عالی ترین مخلوق است و نمایش کامت انوار او. ناجنس یعنی آن چیزی که هم جنس شما نباشد و شما را به خدا متصل نگرداند. خدا است که مقصد و مقصود هر کس است و تذا غیر خدا، همه چیز، نسبت به قلب و روان ما، ناجنس است.
از نامردمی ها، اگر خودش کوه نبود، لاجرم کمرش تا به حال زیر کوه مصائب شکسته بود. این بار هم مثل همیشه عازم بیابان های حوالی نجف شد و گوشه ای روی خاک ها نشست و چشمان زیبایش را به دست اشک سپرد. باز هم آتشفشان کوه وجودش به فوران افتاده بود. مردی سوار بر شتر به او نزدیک شد. همراهش جنازه ای بود. مردِ سوار بی اختیار سلامش کرد و به احترام از شتر پیاده شد. انگار نه انگار بار غم تمام قلبش را می فشارد. به آرامی جواب داد و گفت: از کجا آمده ای؟ - از یمن آمده ام. –این جنازه ای که همراه داری کیست؟ چرا او را به این دیار آورده ای؟ - این جنازه پدرم است. او را از دیار خود به اینجا آورده ام تا در این مکان دفن کنم. – چرا در سرزمین خودتان دفن نکردی؟ -پدرم قبل از مرگ خود وصیت کرد او را در این سرزمین به خاک بسپاریم، از پدرم شنیدم که در این سرزمین مردی دفن خواهد شد که در روز قیامت جمعیت زیادی را شفاعت می کند و از عذاب جهنم نجات می دهد، آنها را اهل بهشت می گرداند و شفاعتش در پیشگاه خداوند پذیرفته می شود.
حرف مرد که تمام شد نگاه نافذش را به او دوخت و پرسید آیا آن مرد را می شناسی؟ -نه او را نمی شناسم اما مشتاقانه در طلب دیدار اویم. آرام به طرف مرد رفت و فرمود: به خداوندی خدا من همان شخص هستم. من علی هستم.
با نام خدا
رسم است قبل از آمدن کسی، خانه تکانی می کنند. ماه رمضان می آید تا ما را در آغوش گرفته و صیام را بر همگان جاری سازد تا بفهمیم نه از غذا و نوشیدنی و گناه بلکه از دنیا امساک کرده و نه با جرعه ای آب و خرما که با آخرت افطار کنیم و خوشا مزد بندگانی که خدا نه روز عید فطر که پیش از آن نصیبشان می کند(آنها کسانی اند که شب قدر را قدر خواهند دانست).
التماس دعا
برایتان دعا می کنم یا أبانا…..
دعا می کنم که هیچ گاه چشم های زیبایتان را در انحصار قطره های اشک برایم نبینم و شما برایم دعا کنید ابر چشم هایم همیشه برایتان ببارد….
و برایتان دعا می کنم که گل های وجود نازنینتان هیچ گاه پژمرده نشوند و برای شاپرک های باغچه خانه تان دعا می کنم که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند، من برای خورشید آسمان زندگی تان دعا می کنم که هیچ گاه غروب نکند…..
وبدانید در آسمان زندگیم شما تنها خورشیدید پس برایم دعا کنید که آسمان زندگیم هیچ گاه بدون شما غروب نکند….
تقدیم به پرندگانی که هر روز حس پرواز یکی از آن ها دلمان را می آزارد…..
مثل یک پرنده بود، رها و آزاد.
گفتم: وقتی آن بالایی، صدای ما را هم به گوش خدا برسان
گفت: پرنده خیلی وقت است که نمی پرد
گفتم: امکان ندارد، پرواز ،طبیعت پرنده است
گفت: اما اگر پرنده زخمی باشد…..
گفتم: زخمش قابل التیام است
گفت: اگر عمیق باشد….
گفتم:…..
گفت: اما….اما برای یک پرنده سخت ترین و غیر قابل تحمل ترین لحظه، لحظه ای است
که نگاهش به آسمان بیفتد و ببیند دوستانش دارند تا اوج پرواز می کنند
آن موقع است که پرنده آرزوی مرگ می کند.
گفتم: پرواز، طبیعت پرنده است.
بیایید در این ماه صیام پرواز کردن را تمرین کنیم تا بلاخره ما نیز به قافله شهدا برسیم
کوله بارت بربند!
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم!
بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم!
می شود آسان رفت، می شود کاری کرد که رضا باشد او!
از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید
مهمان خدا سوی خدا می آید
بسم الله الرحمن الرحیم
اعتقاد به توحید، احسان به والدین و ایتام و مساکین، همراه با دستور پرداخت زکات و برخورد نیکو با مردم وبه پا داشتن نماز، نشانه ی جامعیت اسلام است.
تفسیر نور، محسن قرائتی
بسم الله الرحمن الرحیم
از اینکه حضرت موسی علیه السلام از خدا یاوری خواست تا به او در کارهایش کمک کند چه درسی بگبریم؟
این چطور است: مهره های کنار رهبری خیلی مهم هستند.
وزیری از خانواده خودش خواست، پس رهبری پشتوانه محکم می خواهد تا فرهنگ ذکر و تسبیح را در جامعه زیاد کند!!
“لقد آتینا موسی الکتاب و ……": خدا برای انجام مأموریت فرهنگی، کتاب و هارون را به او می دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب بصیرت و انتظار فرج، اثر استاد اصغر طاهرزاده را با خصوصیات زیر مطالعه بفرمایید:
1ـ انتظار ظهور حاکميت عاليترين شخصيت هستي، نشانهي بلوغ بشريت است. بايد تلاش کرد تا اين انتظار زنده و با طراوت بماند و اين کتاب در صدد تحقق چنين هدفي است، بهخصوص که ائمهي معصومين(ع)تأکيد کردهاند «أَ لَيْسَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج» آیا انتظار فرج به خودي خود از فرج محسوب نميشود و برکات فرج را به همراه ندارد؟
2ـ نويسنده سعي کرده ذهنها را متوجه اين نکتهي مهم کند که لازمهي انتظار حقيقي، معرفتي خاص است و اگر با معرفتي صحيح همراه شود، برکات فوقالعادهاي به همراه دارد و مانع ميگردد تا انسانها گرفتار اکنون زدگي شوند و سرنوشت خود را به دوران حاکميت ظلمات آخرالزمان بسپارند.
3ـ ما بيش از آنکه به آگاهي از «حوادث ظهور» نيازمند باشيم به معرفت نسبت به «قواعد ظهور» محتاجيم تا معلوم شود انتظارِ فرج شرايط تحقق ظهور است. کتاب تلاش کرده در راستاي توجه به «قواعد ظهور» موضوعِ انتظار فرج را بررسي و تحليل نمايد.
4ـ نکتهي مهم ديگري که در کتاب به آن پرداختهشده، معرفت نسبت به ظلمات آخرالزمان است زيرا نويسنده معتقد است بايد روشن شود چه نوع ظلماتي است که مانع ظهور حضرت صاحب الامر(عج) شده و از آن مهمتر با چه نوع روح و روحيهاي ميتوان از آن ظلمات عبور کرد، زيرا ممکن است انسانها منتظر چيزي باشند که آن از جنس ظلمات آخرالزمان است و يک نوع رجوع به دجّال حيلهگر است.
5ـ در کتاب، روشن ميشود علت تحقق انقلاب اسلامي، فرهنگ انتظار بود و در زير سايهي آن فرهنگ، ملّت ايران توانست قدمي جهت نزديکشدن به هدف نهايي بردارد و سرنوشت تاريخي خود را بهبود بخشد و به همان اندازه از استعدادهاي معنويِ عالم بهرهمند شود. پيروزي انقلاب اسلامي در زمانهاي که بسياري پذيرفته بودند دورهي حاکميت دين گذشتهاست، نشان داد عقيده به انتظارِ فرج يک عقيدهي واقع بينانه و منطقي است.
بسم الله الرحمن الرحیم
عامل بی مایگی و پوچی حیات بشر، این است که از ارتباط درونی خود با عالم غیب که سراسر معنا و کمال است، غافل است!!
از کتاب:قرزندم این چنین باید بود/ج2/اصغر طاهرزاده
با نام خدا
دعای فرج را رأس ساعت 11 امشب فراموش نکنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
آيا شما دوست نداريد كه حق ظاهر شود و عدالت در شهرها برقرار گردد و حالِ همهي بندگان خدا نيکو شود و كلمهي الهي جمع گردد و ميان دلهاى پريشان الفت پديد آيد و خدا در سراسر زمين معصيت نشود و حدود الهى بر خلقش اقامه و حق به صاحبش برگردد تا هيچ حقى از ترس هيچ خلقى زير پرده نماند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله وحید خراسانی:
در شب نیمه شعبان این اعمال را انجام بدهید:
1.قرائت سوره یس و هدیه آن به امام عصر
2.فرائت زیارت آل یس
3.دعای فرج رأس ساعت 11 شب.
بسم الله الرحمن الرحیم
تولد امام انس و جن،
صاحب عصر و زمان،
شریک قرآن،
حجة ابن الحسن بر همگان مبارک